راه ِ تغییر
نویسنده: امیرپوریا مهری
راه ِ تغییر
خانهی آموزش-و-پرورش ایران از بنیاد ویران است. درخت ِ این وزارتخانه نیاز به هرس-کردنی جدی و حرفهای دارد. میخواهم کوتاه نشان دهم چگونه هرس کنیم این درخت را که بیشتر از این بساط مرگاش را فراهم نکنیم و عمری دوباره برایش بخریم.
هماکنون دبیرستانهای ما به طرز احمقانهای به شیوههای زیر تقسیمبندی شدهاند:
ریاضی-فیزیک |
علوم تجربی |
علوم انسانی |
فنی-حرفهای |
کار-و-دانش |
یک تقسیمبندی احمقانه که رشتههای هنری را در زیرمجموعهی «فنی-حرفهای» گنجانده! یک تقسیمبندی احمقانه برای کسی که علاقمند فلسفه و منطق است، و بدین خاطر مجبور است که محتوای ریاضی و فیزیک و شیمی و… را از دست بدهد [ یعنی مجبور است که خودش بخواند ] و به جایش عروض شعر فارسی یاد بگیرد! یک تقسیمبندی احمقانه که حاصل تعمق و تفکر مشتی احمق و نادان ِ ابتر اندیش در وزارتخانهای بیبرنامه و بیاساس است. بسیاری از دوستان نزدیکام، با رتبههای برتر کنکور، پس از چندی درسخواندن در بهترین (یک پیشوند مضحک!) دانشگاههای کشور، انصراف دادند، چرا؟ چون آن رشته مورد علاقهشان نبود. مقصر آنها نبودند که با دیپلم ریاضی-فیریک و قبول شدن در رشتهی مکانیک، مجبور شدند انصراف دهند تا فلسفه بخوانند، مقصر ابلههایی هستند که نظام آموزشی مریض دبیرستانهای ایران را طراحی کردهاند.
تصور کنید به جای مشتی احمق و ابله، چندین کارشناس و نخبه و متخصص نشسته بودند و اساس دورهی دبیرستان ایران را طراحی کرده بودند. در این صورت به احتمال بسیار زیاد شاهد چنین ساختاری بودید:
علوم پایه |
علوم پزشکی |
هنر و ادبیات |
علوم زیستی |
علوم اجتماعی |
کار-و-دانش |
علوم دینی |
شاید بسیاری از شما دیدگاه درستی نسبت به تقسیمبندی علوم نداشته باشید. بنابراین پیشنهاد میکنم به عکس زیر که متعلق به ویکیپدیا است نگاهی بیاندازید:
در تقسیمبندی بالا اگر برای دانشآموزان ِدبیرستانی محتوای درسی مناسبی تدارک دیده شود؛ آنگاه به خوبی با علوم آشنا میشوند تا رشتهی دانشگاهیشان را درست انتخاب نمایند:
علوم پایه: دانشآموزان باید ریاضی؛ فیزیک؛ شیمی؛ منطق؛ اصول فلسفه؛ علوم رایانه؛ زمینشناسی؛ اخترشناسی و… را بخوانند.
علوم زیستی: دانشآموزان باید درسهای مرتبط با زیستشناسی سلولی، تکامل، تکوین، اکولوژی، فیزیولوژی، جانورشناسی، حشرهشناسی، محیط زیست و… را بخوانند.
علوم پزشکی: این علوم باید از علوم زیستی جدا باشد، علاقهمندان آن میتوانند بخشی از دورهی طولانی آموزش پزشکیشان را در همین دورهی دبیرستان بگذرانند تا دورهی دبیرستانشان هدر نرفته باشد. سه سال دبیرستان، سه سال از دورهی چندین(؟)سالهی آموزش پزشکیشان را کم میکند. حداقل میتوان بخشی از محتوای دورهی طولانی پزشکی را در این سه سال گنجاند.
هنر و ادبیات: هنر و ادبیات چرا نباید مستقل باشد؟ چرا ادبیات زیرمجموعهی علوم انسانیست و انواع رشتههای هنری همچون تئاتر و سینما و…. زیر مجموعهی فنی-و-حرفهای؟ چرا هیچکس احمقهایی که چنین نظامی را طراحی کردهاند، استیضاح نمیکند؟
علوم اجتماعی: دانشآموزان جامعهشناسی، مطالعات فرهنگی، فلسفه تحلیلی، زبانشناسی، روانشناسی، شناختشناسی، حقوق، اخلاق، اقتصاد و… میخوانند.
کار-و-دانش: مکانیکی، متخصص برق ساختمان و صنعتی، سیمکشی، تعمیرات صنعتی، و… هزاران شغل وجود دارد که نیازی به هیچ تحصیلات خاصی ندارد، میتوان در سه سال دبیرستان تمام محتوای آن را یاد داد و بعد از آن دانشآموز را ابتدا چند سالی به دورهی کار-آموزی و سپس مستقیم به بازار کار فرستاد. من نمیدانم ابلهانی که دانشگاههای فنی-حرفهای و یا کار-و-دانش تاسیس کردهاند، متوجه هستند که فلسفهی وجودی دانشگاه با فلسفهی کار-و-دانش و یا فنی-حرفهای در تضاد است؟ چرا این کارکنان متخصص بایستی دانشگاه بروند؟ آنها اگر علاقه و توانایی داشتند، میتوانستند بروند مهندسی و… بخوانند. آنها فقط میخواهند مستقیم و بیتاخیر وارد بازار کار شوند، پس دانشگاه دیگر چه صیغهای است؟! یک سوال تخصصی دیگر: فرق کار-و-دانش و فنی-حرفهای چیست؟!! یک روح در دو بدن؟!! یک شخص حقیقی با دوشناسنامه؟!
اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.